کد خبر: ۱۰۵۳۱
۲۳ مهر ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۰

آب و سنگ، پادشاه سرزمین «هفت‌حوض»

فقط ۷ کیلومتر آن‌سوی زندگی پرسروصدای شهر ما، هزاران سال است که آب سرد کوه‌های بینالود، آرام و خرامان کوه‌های خلج را درنوردیده، کوه‌ها را صیقل داده و ردپای آن، شده است هفت حوضچه سنگی پی‌درپی.

فقط ۷ کیلومتر آن‌سوی زندگی پرسروصدای شهر ما، هزاران سال است که آب سرد کوه‌های بینالود، آرام و خرامان کوه‌های خلج را درنوردیده، کوه‌ها را صیقل داده و پایین آمده و ردپای آن، شده است هفت حوضچه سنگی پی‌درپی که زیبایی‌اش، روز و شب، «احسن‌الخالقین» را زمزمه می‌کند. سرزمینی بکر، ساکت و حتی مرموز که آب، سنگ‌های صیقلی، قورباغه‌ها و مارمولک‌ها صاحبان اصلی آن هستند.

برای رسیدن به این حوضچه‌های بی‌نظیر، پس از عبور از سیدی و پیمودن جاده خلج، سه کیلومتر را طی می‌کنیم تا به منطقه گردشگری هفت‌حوض می‌رسیم.

از میدان ورودی تا رسیدن به هفت حوضچه، یک‌کیلومتر‌و‌نیم پیاده راه است. دیدنی‌های این مسیر بسیار است و هر کدام پیشینه‌ای دارد.

بخشی از پیشینه این محدوده را راهنمای گروه گردشگری برای ما تعریف می‌کند و ما برای شما همراه با دیدنی‌های راه می‌گوییم، اما بخش مهمی از گفته‌های ما اطلاعاتی است که قربان‌علی غلامی، معروف به حاجی قهوه‌چی سال گذشته در اختیارمان گذاشت. او ۴۶ سال است در کافه‌اش در جاده خلج، پذیرای کوهنوردان است و از طرفی در معادن کوه‌های خلج کار می‌کند.

 

تماشای حرم از روی «چین‌کلاغ»

آنچه بیشتر از همه در مسیر جاده خلج و رسیدن به منطقه گردشگری هفت‌حوض، خودنمایی می‌کند، برق سفید نقطه‌هایی در دل کوه است که به گفته حاجی قهوه‌چی، به دلیل استخراج سنگ‌ها به این شکل درآمده است.

سنگ‌هایی به نام‌های سنگ سفید خلج، سنگ کالار، گرانیت و... که برای نمای ساختمان، دیوارچینی و کف، از آن استفاده می‌شود. این سنگ‌ها ساختار و رنگشان را از دست نمی‌دهند و به استواری و ماندگاری مشهورند.

خوب است بدانید که سنگ‌های صحن حرم امام رضا(ع) نیز از دل همین کوه‌های استخراج می‌شود تا به پابوسی آستان حق برسد.

نکته درخور توجه دیگر از قول حاجی این است که تنها کوهی که در این محدوده می‌توان از روی آن حرم مطهر را دید، «چین‌کلاغ» با ۱۳۰۰ متر ارتفاع است.

مرتفع‌ترین کوه این محدوده نیز «کوه معجونی» است که ۱۵۰۰ متر ارتفاع دارد و محلی‌های اینجا به آن «کوه سیاه» می‌گویند

سر کوه چین‌کلاغ، گرد است و در فصل گرما و خشکی، رفتن به آن خطری ندارد. مرتفع‌ترین کوه این محدوده نیز «کوه معجونی» است که ۱۵۰۰ متر ارتفاع دارد و محلی‌های اینجا به آن «کوه سیاه» می‌گویند به نام همان روستای کنارش.

 

قورباغه‌ها؛ پاک‌کننده سنگ‌ها

حرکت ما در دره سنگی ادامه پیدا می‌کند. انگار به هزاران سال قبل برگشته‌ایم؛ دوران سنگی زمین. سنگ‌های بزرگ و یک‌دست، صاف و صیقلی هستند. به‌طوری که حرکت روی آنها بسیار دشوار است و اگر کفش‌هایت مناسب نباشد، سوزش و درد در کف پا به سراغت می‌آید.

این سو و آن سو، از دل این سنگ‌ها، چشمه‌های کوچکی بیرون زده‌اند. آب زلال چشمه‌ها به رود‌های فصلی کوچکی منتهی می‌شوند که داخل آن پر است از قورباغه‌هایی که تازه از تخم بیرون آمده‌اند.

قورباغه‌ها در یک نقطه تجمع می‌کنند و با حرکت پا‌های ما از روی رود، پراکنده می‌شوند. راهنمای گروه می‌گوید که قورباغه‌ها نقش پاک‌کننده محیط زیست را ایفا می‌کنند.مبادا در حوضچه‌ها بیفتید

علاوه بر هفت‌حوضی که در انتهای مسیر قرار گرفته، حوضچه‌های بسیاری در راه  وجود دارد که پر از آب است. این آب، به دلیل جلبک‌هایی که کف حوضچه‌ها را گرفته، سبز به نظر می‌رسد و منظره‌ای بی‌بدیل به وجود آورده است.

راهنمای گروه به همه هشدار می‌دهد که بسیار مواظب باشند مبادا در حوضچه‌ها بیفتند، چون عمق آن زیاد است و اگر کسی درون آن بیفتد به‌دلیل سطح صاف و صیقلی بودن سنگ‌ها، امکان نجات‌دادن او بسیار کم است، اما یک نکته درخورتوجه درباره اینجا که خوشبختانه یا متأسفانه نشان از دورماندن چشم گردشگران از این محدوده دارد، تمیزی محیط‌زیست است.

کمتر در حوضچه‌ها و در دل کوه، بطری‌های خالی، پوست چیپس و پفک و ... می‌بینی. انگار که زیبایی و پاکی دل کوه‌ها که شاید از تابش مستقیم نور خورشید سرچشمه می‌گیرد، گردشگران را از آلودن محیط‌زیست، بازداشته است.

 

آب و سنگ، پادشاه سرزمین «هفت‌حوض»

 

بر سر دوراهی

پس از پیمودن نیمی از مسیر در داخل دره و از کنار رود‌های کوچک، حالا باید از صخره‌های سنگی کنار دره بالا برویم. راهنما می‌گوید که دو راه پیش پای ما قرار دارد؛ یک راه، به رود‌هایی می‌رسد که از حوضچه‌های بالاتر سرریز می‌شوند.

این راه قابل عبور نیست، چون در این بخش دره بسیار گود شده است. راه دیگر هم بالارفتن از صخره‌هاست. صخره‌هایی که  استقامت آن آدم را به یاد این آیه سوره نبأ می‌اندازد: «والجبال اوتادا»؛ «و کوه‌‏ها را [چون‏]میخ‌هایى [نگذاشتیم‏]؟»

 

برافراشتن پرچم ایران 

ما همچنان از صخره‌ها بالا می‌رویم و اتفاقا از دره که به هفت‌حوض منتهی می‌شود، فاصله می‌گیریم. گروه به‌شدت درانتظار رسیدن به هفت‌حوض کهن است.

سرانجام در مرتفع‌ترین بخش کوه به انتهای مسیر می‌رسیم. زیر پای ما در عمق دره، هفت‌حوض سبزرنگ دل‌ربا، کوه را شکافته است.

روی کوه صیقلی می‌نشینیم و صعودمان را به این کوه زیبا که سایه‌اش را بر سر هفت‌حوض انداخته، با برافراشتن پرچم ایران جشن می‌گیریم.

باد بر فراز کوه، به زیر رنگ‌های سبز، سفید و قرمز پرچم می‌دود. حالا حتی فکر اینکه به تماشای حوضچه‌هایی نشسته‌ایم که آب در آنها هزاران سال است، جریان دارد، تیره پشتمان را می‌لرزاند.  

 

قوچ، چوپان و ارباب، درون حوضچه

بالای کوه ناگهان خاطره غمگینی که حاجی قهوه‌چی پارسال برای ما درباره هفت‌حوض تعریف کرد، زنده می‌شود. او می‌گفت: «سال‌ها پیش، چوپانی سر یکی از این حوض‌ها می‌رود تا قوچش را بشوید. قوچ، دست و پا می‌زند و در آب می‌افتد.

چوپان بخت‌برگشته هم برای نجات قوچ، به درون حوض کشیده می‌شود. ارباب چوپان هم می‌آید و او هم به دنبال چوپان درون حوض می‌افتد و هر سه غرق می‌شوند.»

سه روز می‌گذرد و مردم می‌گویند شاید آب آنها را  برده باشد. نیرو‌های آتش‌نشانی هم می‌آیند؛ اما نمی‌توانند جنازه‌ها را پیدا کنند.

سرانجام حاجی‌قهوه‌چی که تمام نوجوانی، جوانی و میان‌سالی‌اش را در این حوضچه‌ها شنا کرده و با چم و خم آن آشناست، قهرمان ماجرا می‌شود. او برای ما تعریف می‌کرد: «گودی حوضی که چوپان و اربابش در آن افتاده بودند، به هفت‌متر می‌رسید.

از طرفی، سنگ‌های حوضچه‌ها صاف و صیقلی است و جایی برای گرفتن دست وجود ندارد؛ ضمن اینکه برای پیداکردن جنازه‌ها باید زیر صخره‌ها را می‌گشتم.

جایی که نیرو‌های آتش‌نشانی هم جرئت رفتن به آن قسمت را نداشتند، چون اصلا با مختصات آن آشنا نبودند» حاجی یک سر طناب را به کمرش می‌بندد و سر دیگر آن در دست نیرو‌های آتش‌نشانی قرار می‌گیرد.

او با نگاه‌داشتن نفس خود در دقایقی، جسد‌ها را کف حوضچه پیدا می‌کند و با تکان‌دادن طناب، بالایی‌ها را متوجه می‌کند که او را بیرون بکشند.

با تکان‌خوردن طناب، صدای صلوات حدود ۱۰۰۰ نفر تماشاچی این ماجرا بلند می‌شود. تمام این ماجرا، بیشتر از ۲۰ دقیقه طول نمی‌کشد.

 

آب و سنگ، پادشاه سرزمین «هفت‌حوض»

 

فرصتی برای همراه شدن با طبیعت

فاطمه خلخالی استاد: طبیعت‌گردی و همگام‌شدن با دنیایی که هنوز از پیامدهای سوء شهرنشینی به دور مانده است، چیزی نیست که کسی از آن گریزان باشد. قرارگرفتن در طبیعت، حواس آدمی را بیدار می‌کند؛ همان حواسی که دنیای ماشینی آن را به خواب برده است.

ما آدم‌ها هر صبح که چشم بازمی‌کنیم تا روزی دیگر را سپری کرده باشیم، به واسطه تکراری که گریبان زندگی‌مان را گرفته، میلی برای به کارگرفتن حواس خود نداریم. خیلی از صدا‌ها را نمی‌شنویم، بسیاری از اتفاقات اطرافمان را نمی‌بینیم، لامسه‌مان انگار بی‌حس شده و...

ما هم به همین علائم دچاریم، ما هم فقط در گذر بعضی لحظات است که یادمان می‌‍‌افتد، دنیا را می‌توان جور دیگری هم دید و حسش کرد؛ مثل همان روز پرانرژی اردیبهشت‌ماه. «هفت‌حوض» با آن طبیعت بکر و دست‌نخورده‌اش، آن روز زیر پا‌های ما بود.

قبلا بار‌ها و بار‌ها نام این منطقه گردشگری را شنیده بودیم، اما به هر دلیلی، فرصت دیدن آن را به دست‌نیاورده بودیم.

با قدم گذاشتن در هوای پاک آنجا از تصمیمی که گرفته بودیم، احساس رضایت کردیم؛ از اینکه خواب سر صبح یک روز تعطیل را به راهی شدن اردویی یک‌روزه بخشیده بودیم.

بعد که در این منطقه قدم پیش‌تر گذاشتیم و سختی کوه‌ها زیر پاهایمان قرار گرفت، ناخودآگاه خم شدیم و با حس لامسه‌مان بر تن کوه‌ها دست کشیدیم، انگار که تجربه تازه‌ای برای ماست و از خودمان پرسیدیم: «آخرین بار، کِی تن کوهی را نوازش کردیم؟»

چشممان هم که پیش‌تر از آن، با دیدن فضای گسترده و کوهستانی آنجا، بهتش زده و سبب شده بود تا ما پشت‌سر هم، آنچه را که می‌دیدیم پشت لنز دوربین ثبت کنیم و به یکدیگر بگوییم: «چقدر به این طبیعت بکر، نزدیک بودیم و خبر نداشتیم!»

خلاصه پای رفتنمان، بی‌تاب شده بود و طاقت یک‌جا ماندن نداشت؛ این شد که مسیر کوه‌های هفت‌حوض را با توانی که در خود سراغ نداشتیم، بالا رفتیم و در بلندترین نقطه این منطقه ایستادیم تا حسی را تجربه کنیم که هیچ‌شباهتی به تجربه‌های هر روزه‌مان نداشت.

حالا همین تجربه را در ذهنمان ذخیره کرده‌ایم تا در گذر لحظاتی که به تکرار می‌رسند، با یادآوری‌اش انرژی بگیریم و به این فکرکنیم که چه زمانی را می‌توانیم برای خودمان خالی کنیم تا دوباره آن تجربه دوست‌داشتنی را تکرار کنیم.

 

بیشتر اعتبارات محقق می‌شود

مدیر‌عامل وقت شرکت گردشگری توسعه و عمران هفت‌حوض با بیان اینکه ٦٥‌درصد اعتبارات سال‌٩٢ بوستان هفت‌حوض محقق شده است، گفت: سال گذشته معادل ٥‌میلیارد و‌٥٠٠‌میلیون تومان به این منطقه ویژه گردشگری اختصاص یافت و امسال نیز همین رقم به تصویب شورای اسلامی شهر مشهد رسید.

به‌گزارش شهرآرامحله، فرامرز زینل‌پور در جریان بازدید خبرنگاران از منطقه گردشگری هفت‌حوض افزود: هرچند در سال‌های ابتدایی دهه‌٨٠ این مکان به‌صورت مدیر پروژه‌ای اداره می‌شد، اما از ابتدای سال٩٢ تاکنون کار‌های توسعه‌ای این بوستان ٢‌هزار و ٢٤٥هکتاری با گستردگی هر چه بیشتر و تعریف پلان‌های مربوط را گردشگری توسعه و عمران هفت‌حوض در دست اجرا دارد.

وی با بیان اینکه ٢٠٠هکتار از این مجموعه اراضی به‌عنوان منطقه نمونه گردشگری شناخته شده است، ادامه داد: برای پیشرفت و توسعه این منطقه باید یک‌سری زیرساخت‌های ممکن مانند راه مناسب، پارکینگ، روشنایی و محوطه‌سازی برای رفاه حال هر چه بیشتر مسافران و زائران در نظر گرفته می‌شد که اقدامات مختلفی در این زمینه صورت پذیرفته است.

مدیرعامل شرکت گردشگری توسعه وعمران هفت‌حوض با اشاره به پارک بیش از ٨٥٠‌خودرو در ١٣‌فروردین امسال در این منطقه تصریح کرد: به‌طور میانگین در ایام تعطیل سال نیز افزون بر ٢٠٠‌خودرو به این منطقه مراجعه می‌کنند که این میزان مراجعه‌کننده نیاز به ارائه یک‌سری خدمات دارند.

وی با بیان اینکه موضوع تأمین آب یکی از موضوعات مهم برای این منطقه گردشگری بود، ابراز داشت: در همین راستا اقدامات مختلفی مانند راه‌اندازی دو مخزن ٣٠٠‌مترمکعبی و یک مخزن ٥٠٠‌متر مکعبی برای حفاظت از درختان و پوشش‌های گیاهی در نظر گرفته شده است.

 

هیچ درختی خشک نشده است

زینل‌پور با تکذیب شایعاتی مبنی بر خشک‌شدن چند اصله درخت در این منطقه گردشگری خاطرنشان کرد: این موضوع واقعیت ندارد و درحال حاضر این میزان درخت از ١٦‌هزار به ٢٣‌هزار اصله افزایش هم پیدا کرده است.

منطقه هفت‌حوض در جنوب‌شرقی مشهد با عرصه ٢‌هزار و ٢٤٥‌هکتار در شش کیلومتری جاده خلج به سمت روستای مغان واقع شده است.

با توجه به طبیعی‌بودن و داشتن هفت حوضچه طبیعی، این منطقه با اقبال عمومی شهروندان روبه‌رو شد و در دولت نهم در سفر هیئت دولت به مشهد این منطقه به‌عنوان منطقه نمونه گردشگری به تصویب رسید.

* این گزارش سه شنبه، ۲۰ خرداد ۹۳ در شماره ۱۰۱ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.  

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44